افکار من

اینها که می نویسم فکر باور منه

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 گویند در روزگار قدیم عابدی بود بسیار مومن و خدا پرست. روزی بر این عابد خبر دادند: که هی ریش پشمکی چه نشسته ای که در پشت کوه جمعی از خلق که در آفرینش با گوساله مو نمیزنند به گردی درخت جمع شده، آن را می پرستند. به این حالت 

پس عابد چون این سخن بشنید، اول سرخ شد و بد بخار کرد. بعد با عصبانیت فریاد زد: غلط کردن بی پدر مادرها، گوساله ها کارشون به جایی رسیده درخت میپرستند. پدر بووووووووق ها. مادر بوووووووووق ها. اون تبر من رو بدید برم خداشون رو از بیخ و بن بکنم.

پس تبر بر دوش گذاشت و راه پشت کوه را در پیش گرفت.

پس قدری که جلو رفت صدای بشنید. خوب نگاه کرد شیطان را در آن بیابان دید.  

شیطان گفت: کجا عابد ریش پشمکی؟!

عابد گفت: به پشت کوه می رم تا به کوری چشم تو نسناس آن درختی را که ملت گوساله می پرستند از بیخ و بن برکنم.

شیطان گفت: نه بابا. بفرما ! مگه اینکه از رو جنازه من رد بشی.

ریش پشمکی گفت: با کمال میل رد میشم. بعد لباس ها رو کندند و شروع کردن به کشتی گرفتن تا اینکه عابد شیطان را از رو برداشت و به زیر برد. و شیطان را له کرد. به این شکل 

پس شیطان از در حیله و نیرنگ وارد شد.

ادامه داستان را حتماً بخونید خیلی آموزنده هست....


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:حکمت,داستان,شیطان,عابد,دعوا,دوپینگ,بت پرستی,ساعت 18:25 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 در زمان ملانصرالدین یکی از قضات بدون گرفتن رشوه کار کسی را انجام نمی داد و مرتب به خاطر پول، حق و ناحق میکرد.

از قضا روزی کار ملا به این قاضی افتاد و خواست که سندی را برایش تصدیق کند. امّا هرچه رفت و آمد نتیجه ای نگرفت تا اینکه یک روز ظرف عسلی برداشت و خدمت قاضی رفت و قاضی چون چشمش به هدیه افتاد سند را تصدیق کرد و به دست ملا سپرد.

صبح روز بعد وقتی قاضی خواست صبحانه نان و عسل با کره بخورد دید سر کوزه دوبند انگشت عسل است و باقی خاک است.

قاضی از گول خوردن خود عصبانی شد و نوکرش را به منزل ملا فرستاد و گفت هر جور که شده سند را پس بگیر.

ملا وقتی نوکر قاضی را دید پرسید موضوع  چیست؟

نوکر قاضی گفت: گویا در سند اشتباهی شده، حضرت قاضی فرمودند که آن را پس دهید تا اصلاح شود.

ملا گفت: خدمت قاضی سلام رسانده و عرض کنید، اگر اشتباهی شده در کوزه عسل است نه در سند.

نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:حکایت,ملا نصرالدین,قاضی,روشوه,عسل,سند,حق و ناحق,ساعت 12:48 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 لوگوی رزبلاگ

رزبلاگ سرویس وبلاگدهی که به گفته خود سازندگان آن متفاوت ترین سیستم سایت ساز است. بیاید نگاهی به امکانات رزبلاگ بی اندازیم.

اختصاص دادن زیر دامنه به وبلاگ نویسان با آدرس های rzb.ir , rozblog.com و R98.ir.

رزبلاگ داری 6 ادیتور می باشد که در بخش تنظیمات می توانید آنها را انتخاب کنید. همچنین دارای نسخه مخصوص موبایل می باشد. رزبلاگ دارای قالب های پیش فرض یک ستونه و دوستونه هست و اکثراً قالب های آن با قالب سایت ها مشترک است که از دیگر مزیت های آن است.

به ادامه مطلب مراجعه کنید.........


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:رزبلاگ,سرویس های وبلاگدهی,معایب,مزایا,ساعت 12:2 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 اگر گناهی از تو سر زد، در پی آن، کارنیکی انجام بده تا آن را جبران کند. حضرت محمد(ص)

آنچه مردم را دانشمند می کند، مطالبی که می خوانند نیست، بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند. امام علی(ع)

باید مثال هایی که انسان را از مرگ به هراس می اندازد به دور انداخت. افلاطون

مردم را در غیب همان گوی که در روی توانی گفت. خواجه عبدالله انصاری

اگر پیری نبود، نه کودکی مفهومی داشت و نه جوانی. مهاتما گاندی

باقی سخنان را در ادامه مطلب بخوانید...


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:سخن بزرگان,جمله های زیبا,تامل,سخنان قصار,پند,نصیحت,ساعت 11:39 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 

ماه بانو به شب دهکــده نـازل شـد و بــعـد

سهمش از برکت ده زهـر هلاهل شد و بعد

ابر شـد آمــد و بـاریــد بــــــه اقـبــال کـویــــر

خاک لم یزرع این ناحیـه هم گل شد و بـعد

دری از نور به این سمـت گشود از ملـکـوت

شهر با آمدنش نقل مـــحـافـل شـد و بــعـد

آســمـان یـــا حــرم کـوچــک بانوی غـریب؟

قصه حور و پری، قــصه دل دل شــد و بــعـد

نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:شعر,حضرت معصومه(س),میلاد,روز دختر,دهه کرامت,ساعت 21:57 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 آیا می دانستید که یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن 2200 انسان را دارد؟

آیا می دانستید که مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند؟

مابقی اش رو در ادامه مطلب بخونید


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:دانستنی ها,آیا می دانستید,بدرد نخور,وزغ,تار عنکبوت,ادیسون,بویینگ,ساعت 14:42 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 مطالعات دانشگاهی نشان می دهد تماشای فیلم های خنده دار، میزان ترشح هورمون های تنش زا را به طور محسوسی (تا 70 درصد) کاهش می دهد. بررسی های قبلی نشان داده بود که ترشح بیش از اندازه هورمون های تنش زا(مانند کورتیزول) موجب کاهش قدرت دفاعی بدن می شود و بدن مستعد ابتلا به انواع عفونت ها می شود. همچنین بیماری هایی که رابطه آن ها با وضعیت التهابی روشن شده است.

بر اساس این پژوهش فرادی که در دراز مدت درگیر تنش های شغلی هشتند، بیشتر از دیگران دچار بیماری های قلبی و عروقی می شوند. مطالعه دیگر نشان داده است که افزایش سطح پایه این هورمون ها می تواند زمینه را برای ابتلا افراد به دیابت نیز فراهم کند.

افرادی که سطح تنش بالایی دارند؛ به طور معمول بیشتر سرما می خورند و سرماخوردگی شان بیشتر طول می کشد.

نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:پزشکی,سلامت,خنده,نشاط,سلامتی باخنده,قلبی عروقی,هورمون,ساعت 14:31 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 بدون شک همه شما از موس استفاده می کنید و با کارایی اون آشنا هستید.

اما فکر می کنید چه کار دیگری از دست موس ها بر میاد. خوب خانم ها مثل اینکه یه روش بهتری برای استفاده از موس ابدا کرده اند که می تونید این اختراع بزرگ رو که جهان رو متحول کرده در زیر ببینید.

نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:اختراع,تصویر,طنز,موسی برای خانم ها,اختراع زنانه,زیبایی پشت رایانه,ساعت 16:58 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 نمی دونم چرا گاهی یه لحظه سکوت از صدتا فحش ناموس برای آدم بدتره؟

چرا بعضی وقت ها یه نیشخند از صدتا سیلی دردش بیشتره؟

چرا یه وقت هایی پیش پا افتاده ترین کارها از فیزک کوانتم برای آدم سخت تره؟

نمی دونم چرا؟

                   اگه شما فهمیدید من رو هم با خبر کنید.

نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:فیزک کوانتم,نمی دونم,فحش ناموس,نیشخند,سیلی,فهمیدن,ساعت 15:25 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

شاید فکر کنید که شبکه های اجتماعی فقط تو اینترنت پیدا میشه در حالی که شبکه های اجتماعی از جنس دیگر هم هستن که فعالیت می کنن.

شبکه اجتماعی

نمی دونم شما زمانی رو که تازه تلتکس یا همون پیام نما راه افتاده بود به یاد دارید یا نه؟ همون زمانی که فقط شبکه سه و دو پیام نما داشتن و پیام نمای شبکه دو انگلیسی و شبکه سه فارسی بود. اون روز شاید کمتر کسی فکر میکرد که پیام نما اونقدر گسترش پیدا کنه که شبکه دو، سه، چهار، پنج و قرآن و معارف هم صاحب پیام نما بشه چه برسه به اینکه در پیام نما شبکه اجتماعی هم راه بی افته. بله یه شبکه اجتماعی که لازم نیست در آن ثبت نام کنید، فقط کافی اون چیزی رو که دوست دارید با پیامک به شماره داده شده ارسال کنید تا در صفحات پیام نما نمایش داده بشه.

باور ندارید؟ خوب خودتون بزنید شبکه دو، برید به پیام نما تو صفحه 650 و باشگاه پرواز رو ببینید. باشگاه رودررو هم هست که در مورد ورزشه.

پیام نمای شبکه چهارم بخش هم اندیشان داره. این شبکه های اجتماعی به خاطر نوع ارتباطی که با مخاطب برقرار می کنند با شبکه هایی مثل فیس بوک و تویتر و ... تفاوت دارند ولی نفس شبکه اجتماعی در اون ها زنده است.

نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:شبکه اجتماعی,پیام نما,تلتکس,باشگاه پرواز,شبکه اجتماعی متفاوت,ساعت 12:1 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 این روزها که اینترنت کلی گسترش پیدا کرده و کمتر کسی رو میشه پیدا کرد که با اینترنت سروکار نداشته باشه، پدیده وبلاگ نویسی هم زیاد شده. افراد برای وبلاگ نویسی دلایل زیادی دارند که به خودشون مربوط میشه، اما هرکسی با هر دلیلی که داشته باشه احتیاج به یه سیستم وبلاگدهی داره تا امکان وبلاگ نویسی رو بهش بده.

من توی این پست و پست های آینده در مورد سیستم های وبلاگدهی و قابلیت اونها براتون می نویسم. این مطالبی که در این پست ها می نویسم حاصل تجربه و کار خودم در اون سرویس های وبلاگدهی هست.

بلاگفا

بلاگفا یکی از محبوب ترین و در عین حال ساده ترین سرویس های وبلاگدهی است. بلاگفا با داشتن یک سرور پایدار و با سرعت بالا این تضمین رو به شما میده که با خیال راحت در اون فعالیت کنید. 

امکاناتی که بلاگفا به شما ارائه میده عبارتند از:

ارائه یک نام کاربری که به blogfa.com ختم میشه.

امکان درج موضوعات مختلف برای وبلاگ.

تهیه نسخه پشتیبان از وبلاگ و تغییر آدرس وبلاگ.

امکان ایجاد صفحات جداگانه و اضافه کردن نویسنده به وبلاگ.

امکان ایجاد یک پروفایل حرفه ای.

و .... که خودتون به مرور زمان با آنها آشنا میشید.


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:بلاگفا,سرویس های وبلاگدهی,امکانات بلاگفا,معایب بلاگفا,ساعت 21:28 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 پاییز بود و سرخپوست ها از رئیس جدید قبیله پرسیدند که زمستان پیش رو سرد خواهد بود یا نه. از آنجایی که رئیس جدید از نسل جامعه مدرن بود و از اسرار قدیمی سرخپوست ها چیزی نیاموخته بود، با نگاه به آسمان نمی توانست تشخیص دهد زمستان چگونه خواهد بود. بنابراین برای اینکه جانب احتیاط را رعایت کند به افراد قبیله گفت که زمستان امسال سرد خواهد بود و آنها باید هیزم جمع کنند.

چند روز بعد ایده ای به نظرش رسید. به مرکز تلفن رفت و با اداره هواشناسی تماس گرفت و پرسید: آیا زمستان امسال سرد خواهد بود؟

کارشناس هواشناسی پاسخ داد: به نظر می رسد این زمستان واقعاً سرد باشد.

رئیس جدید قبیله برگشت و به افرادش گفت که هیزم بیشتری انبار کنند. یک هفته بعد دوباره از مرکز هواشناسی پرسید: آیا هنوز هم فکر میکنید زمستان سردی پیش رو داریم؟

کارشناس جواب داد: بله، زمستان خیلی سردی خواهد بود.

رئیس دوباره به قبیله برگشت و دست داد که هر تکه هیزمی که می بینند جمع کنند. هفته بعد دوباره از اداره هواشناسی پرسید: شما کاملاً مطمئن هستید که زمستان امسال خیلی سرد خواهد بود؟

کارشناس جواب داد: قطعاً و به نظر می رسد زمستان امسال یکی از سردترین زمستان هایی باشد که این منطقه به خود دیده است. رئیس قبیله پرسید: شما چطور می توانید این قدر مطمئن باشید؟

کارشناس هواشناسی گفت: چون سرخپوست ها دیوانه وار در حال جمع آوری هیزم هستند.

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:هیزم,سرخپوست,زمستان سخت,سرما,هواشناسی,رئیس قبیله,ساعت 15:38 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 نمی دونم چه حکمتی در کار این دنیاست که همیشه باید کلی فکر کرد و زحمت کشید و وقت گذاشت تا بشه چیزی رو ساخت.

ولی برای خراب کردن، احتیاج به فکر و کار و زمان نیست. سریع همه چی خراب میشه.

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:آبادی,خرابی,ساختن,زحمت کشیدن,فکر,کار,ساعت 15:15 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

 بیچاره کلاغ، مردم ازش فرار می کنن چون سیاه و بد صداست. هرجا که بشینه یا مردم از اونجا فرار می کنن یا اون رو فراری میدن. بعضی ها میگن کلاغ شومه.

بیچاره کلاغ، خودش هم نمی دونه چیکار کرده که مردم بهش تهمت میزنن و لقب خبرچینی بهش میدن.

بیچاره کلاغ

بیچاره کلاغ، که معلوم نیست چه بغضی از اون به دل داریم، که تو همه قصه ها اون را آواره می کنیم و آخر قصه هم میگیم: 

             قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید

نوشته شده در یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:کلاغ,قصه,کلاغه به خونش رسید,پیچاره کلاغ,خبرچین,ساعت 16:23 توسط وحید| |

sharethis آیکون های اشتراک گذاری مطلب

من مسلمانم.

قبله ام یک گل سرخ.

جانمازم چشمه، مهرم نور.

دشت سجاده من.

من وضو با تپش پنجرها می گیرم.

در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف.

سنگ از پشت نمازم پیداست:

همه ذارت تمازم متبلور شده است.

من نمازم را وقتی می خوانم

که اذانش را باد، گفته باشد سرگلدسته سرو.

من نمازم را، پی((تکبیرة الاحرام)) علف می خوانم،

پی ((قد قامت)) موج.

کعبه ام بر لب آب،

کعبه ام زیر اقاقی هاست.

کعبه ام مثل نسیم، می رود باغ به باغ، می رود

                                                                     شهر به شهر

((حجر الاسود)) من روشنی باغچه است.

  سهراب سپهری_ صدای پای آب 

نوشته شده در یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:سهراب سپهری,من مسلمانم,قبله,صدای پای آب,کعبه,گل سرخ,ساعت 15:52 توسط وحید| |


Power By: LoxBlog.Com